رفتن قریب الوقوع کالج لیا، پدر و مادر ناتنی سندی و پیتر را در ترکیبی از غرور و اضطراب رها می کند. آنها از این فرصت برای جشن گرفتن نقطه عطف او با یک عصر صمیمی استفاده می کنند و یک برخورد پرشور را شعله ور می کنند که جوهر عشق آنها به او را به تصویر می کشد.