لیوشا، یک پسر یواشکی با یک نوزاد، در وب کم او گرفتار می شود. او خیانت او را کشف می کند و او را تماشا می کند که مرد دیگری را می مکد. لیوشا با دیدن تبادل شفاهی با او روبرو می شود، اما او مبهوت نمی شود. سینه های طبیعی بزرگ او را آزاد می کنند و به یک غواصی وحشی و خام شیرجه می زنند.